کد مطلب:148591 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

روحیه ارجمند و شجاعت حسین
از شجاعت حسین علیه السلام اینكه: وقتی تنها می جنگید، مكرر دشمن را به مبارزه دعوت می كرد و از آنها هزار و نهصد و پنجاه نفر را به هلاكت رساند و بسیاری را مجروح ساخت.

عمر سعد به سپاه خود گفت: «وای بر شما آیا می دانید با چه كسی جنگ می كنید این پسر قتال عرب (دلاور جهان بشریت علی علیه السلام) است، از هر سو به او حمله كنید.»

حمید بن مسلم یكی از حاضران درمورد روحیه ی آن حضرت می گوید:

فوالله ما رأیت مكثورا قط قد قل ولده و اهل بیته


و صحبه اربط جأسا منه...؛ سوگند به خدا هرگز شخص مصیبت زده و گرفتاری را كه فرزند و خویشان و اصحابش كشته شده باشند، ولی این چنین مانند حسین علیه السلام دارای قوت قلب و خلل ناپذیر باشد ندیده بودم، چون پیادگان به او حمله می كردند، او با شمشیر بر آنها حمله می كرد و آنها را از راست و چپ مانند گله روباه در برابر حمله ی شیر، می گریختند.»

آری سپاه دشمن در برابر حمله های امام علیه السلام مانند ملخ بهم می ریخت، امام علیه السلام حمله می كرد و سپس به پایگاه خود برمی گشت و می فرمود:

«لا حول و لا قوة الا بالله العظیم.» [1] .

هلال بن نافع می گوید: «به حسین علیه السلام می نگریستم كه در لحظه های آخر عمرش بود، سوگند به خدا كسی را آغشته به خون، نیكوتر از او و نه نورانیتر از او ندیدم، نور صورت او و شكوه منظر او، مرا از فكر امور دیگر غافل كرده بود و در این حال برایش در جستجوی آب بودم و در دل هیچكس رحم نبود كه برایش آب بیاورد.» [2] .


از رجزها و شعارهای امام حسین علیه السلام هنگام جنگیدن این بود:



«الموت اولی من ركوب العار

والعار اولی من دخول النار



انا الحسین بن علی الیت ان لا انثنی

احمی عیالات ابی، ام علی دین النبی؛



مرگ بهتر از پذیرفتن ننگ است و پذیرفتن ننگ بهتر از قبول آتش [3] من حسین بن علی علیه السلام هستم، سوگند یاد كرده ام كه در مقابل دشمن سر فرود نیاورم، من از اهل و عیال پدرم، حمایت می كنم و در راه آیین پیامبر صلی الله علیه و آله كشته شدن را می پذیرم.»

سپس به سوی خیمه ها آمد، آخرین وداع را نمود و به میدان شتافت، گویی پدرش علی علیه السلام به میدان آمده، با آن همه مصائب، همچنان از هر سو می جنگید، تا اینكه: ضعف، او را فرا گرفت، در كنار ایستاد تا اندكی استراحت كند، ظالمی سنگی به سوی او انداخت، آن سنگ بر پیشانیش خورد و خون به صورتش جاری شد، دامنش را بلند كرد كه خون صورت و چشمش را پاك كند، ظالم دیگری نزدیك


قلبش را هدف تیر سه شعبه قرار داد، تیر به آنجا اصابت كرد و امام علیه السلام آن را از پشت سر بیرون آورد.

خون آنجا را می گرفت و به طرف آسمان می پاشید و عرض می كرد: «چون برای خدا است تحملش آسان است.»


[1] بحار، ج 44، ص 50 - لهوف، ص 119.

[2] اعيان الشيعه، ط جديد، ج 1، ص 160 - لهوف، ص 128- يادآوري اين نكته كه لازم است كه امام حسين (ع) هنگام ظهر با ياراني كه مانده بود، نماز ظهر خواند كه اين نماز در واقع پرشكوهترين نماز تايخ اسلام بوده است.

[3] معني مصرع دوم ظاهرا اين است «اگر انسان در ظاهر پيش مردم دنياپرست شكست بخورد بهتر از آن است كه زير بار ظلم رفته و در نتيجه اهل جهنم شود» و اين شبيه سخن علي (ع) در نامه اي به معاويه است كه فرمود: «و ما علي المسلم من غضاضة من ان يكون مظلما ما لم يكن شاكا في دينه و لا مرتابا بيقنه: اين براي يك مسلمان نقص نيست كه مظلوم واقع شود مادام كه در دين خدا شك نكند و در يقينش، ترديد ننمايد» (نهج البلاغه، نامه ي 28).